سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
پیوندهای روزانه
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :6
کل بازدید :116539
تعداد کل یاد داشت ها : 70
آخرین بازدید : 103/2/14    ساعت : 4:13 ص
درباره
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
امکانات دیگر
ابر برچسب ها
جغرافیای سیاسی

ادامه مطلب...





      

ادامه مطلب...




برچسب ها : روابط نظامی هند و اسراییل  ,


      

خانه




برچسب ها : 1  ,


      

راهبرد ملی آمریکا (متن کامل)






برچسب ها : 1  ,


      

متن کامل سند ملی آمریکا





      

جغرافیای جهان اسلام





      

Simon Barrett, Information Systems Development Officer, London Borough of Hounslow, London, UK

RR

2004/281


Review Subject:

A Companion to Cultural Geography

Edited by James S. Duncan, Nuala, C. Johnson and Richard H. Schein


Publisher Name:

Blackwell


Place of Publication:

Oxford and Malden, MA


Publication Year:

2004


ISBN:

0631 23050 5


Price:

£80.00/$124.95


Article type:

Review


Pages:

xii + 529 pp.


Keywords:

Geography


Emerald Journal:

Reference Reviews


Volume:

18


Number:

5


Year:

2004


pp.

48-48


Copyright: ©

Emerald Group Publishing Limited


ISSN:

0950-4125


The Blackwell Companions to Geography series exploring the main sub-disciplines of human geography turns to cultural geography in this volume. It brings together the leading academics in the field of cultural geography, some of whom are paradigmatic to the sub-discipline itself, who write authoritatively on their subjects. A full list and a brief note on each contributor are provided (pp. iix-xii).

Each title in the Blackwell Companions to Geography series typically includes contributions generally on the sub-discipline, theory and then substantive work arranged around a number of major themes. In this volume, the first part debates what the editors refer to as “key shifts” in cultural geography (p. 3), namely the formation of a “new cultural geography” in Britain versus the established discipline in North America and the “cultural turn”. The second part examines “theoretical interventions” within cultural geography. There are contributions on the plural understanding of Marxism, feminism, post-structuralism, psychology and a renewed focus on materiality through the concept of performance. Finally, the remaining four parts include a number of contributions on the major themes of nature and culture; culture and identity; landscape; and colonialism and post-colonialism.

Each of the parts can be read separately, but contributions towards the major themes often refer to the “key shifts” discussed in Part One as well as often referring to one or more of theories discussed in Part Two. There is cohesion and logic to the volume therefore that benefits the reader who reads the Companion from beginning to end. Its structure also allows readers to select relevant contributions, because each contribution is complete with endnotes as necessary and a full bibliography. Unfortunately this is not consolidated for each of the major themes either at the end of the relevant part or the volume.

The content of this Companion should be the staple part of most university courses on cultural geography. The book"s intended audience is students, researchers and lecturers in this sub-discipline, but given the prominence of “the cultural” across the social sciences, it will also be relevant to related sub-disciplines of human geography as well as of broad interest to other subjects, such as cultural studies. This book is therefore a particularly good buy for libraries and information services catering for these users.

The major themes, however, receive an unequal amount of space with significantly more contributions on the themes of culture and identity and landscape. For example, there are seven contributions on the theme of landscape examining economic, political and religious landscapes as well as landscapes of home, childhood and youth, art and in film. These make up nearly one-fifth of the volume. This compares to four essays on the fourth major theme considering imperial geographies, post-colonial geographies, diaspora and trans-nationalism in turn. Moreover, certain major themes are broader than others and therefore there is less commonality between contributions. For example, the first major theme of culture and nature sandwiches three similar essays on approaches to nature within cultural geography between an essay on sites of production and reception of scientific knowledge and environmental ethics. In contrast, the major theme of culture and identity exhibits greater coherence with contributions focusing on different axis of identity – nationalism, race, class and sexuality - and spaces through which identities are (re-) made, such as the body, consumption and public sites. Hence the Companion is likely to be of more value to those taking or teaching university courses that include components on identity and landscape or have research interests in these major themes.

Finally, there is a comprehensive index at the back that cross-references itself, which may prove useful to some readers.

ادامه مطلب...





      







      

 

مکتب روش شناسی قومی

این اصطلاح به معنایی روشهای است که مردم هرروزه به کار می برند ، روش شناسی مردمنگارانه اساسا برآن است (تاثابت کند که جامعه چیزی نیست جزء دستاورد عملی و پیوسته جاری افراد معقول )[1]  این اصطلاح نخستین بار توسط  هارولد گار فینگل در دهه 1940  ابداع شد ودرسال 1963 این مکتب تأسیس شد واین مکتب تاسال 1967 شهرت زیاد نداشت بعد از انتشا ر کتاب بررسیهادر روش شناسی مردمنگارانه گار فینگل به سال 1967 این دید گاه درسراسر آمریکا مخطبان فراوانی پیدا کرد گرچه این کتاب باآنکه به سبک دشوار ومبهمی نوشته شده بود علاقه بسیاری را به خود جلب کرد از جهت جغرافیایی روش شناسی قومی نخستین فراورده نظری چشمگیر ساحل غربی آمریکا ا ست وتا امروز نیزدر همین منطقه متمرکز مانده است واکنون گروه وسیع ازروش شناسان مردمنگار دربریتانیا نیز وجود دارند.

درآمد :

دربرابر ملا کهای علمی استانداردوموجود درطبقه بندی مسائل قابل مطالعه علوم مختلف، گارفینکل ملاک طبقه بندی راگروههای خاص وکوچک تلقی کرد وادعا نمود که می تواند به عدد گروهها، ملاکهای طبقه بندی مسائل را نیز بوجود آورد. بنا براین ، روش شناسی قومی مختصات هر قوم ویاگروه خاصی رامبنای شناخت وطبقه مشخصات علمی درطبقه بندی وشناخت شاخصهای وقایع اجتماعی ملاک شمرد.بدین معنی فینکل درادامه نهضت پدیدار شناسی وبویژه کارهای افرادی چون شوتز، مانهایم ونیزتفکرات جدیدی که درحوز? شناخت ساختارًگفتارً  عامه حاصل شده بود مبادی پدیدار شناسی رادرامریکا رواج داد.او روش مطالعه خویش رابه منتهای جامعه شناسی خُرد ونسبی گرایی که از درک هر نوع فرایند اجتماعی کلان وجدلی ناتوان ــ می شد، سوق داد[2].نهضت روش شناسی مردمی به دو اعتبار قابل بررسی است: یکی حسن تدبیر گارفینکل دررسیدن به واقعیات پنهانی این سوی مثبت وبه اصطلاح استرنبرگ وجه انقلا بی کارگارفینکل است. وجه دیگر، بی توجهی گارفینکل نسبت به درک درست پویایی جامعه است که ازذهنیت گروههای خُرد وکوچک فراتر رفته وبه واقعیتی عینی تبدیل شده است. این وجه منفی کار گارفینکل است که اغلب شارحین مثل ذایت لین، ریتزرواسترنبرگ نیزبه سختی آن رامحکوم می کنند[3]

ریشه فکری:

این مکتب آنجا که مفاهیم آن با پدیده شناختی همانندیهای دارد و عقل ورزی اجتماعی وفهم مشترک و تشخیص حرکت و فعالیت انسان ها در حیطه زندگی روز مره است از افکار ادموند هوسرل وجامعه شناس پیرو آن آلفرد شوتز سرچشمه می گیرد که این دو دانشمند ازآرای جامعه شناس کلاسیک ماکس وبر آبشخوری فکری دارند. چنانچه ماکس وبر مطرح می کند : رفتارعبارت ازآن دسته اعمالی است که مبتنی بر  عادات بوده ومعمولا  تفکر و تفسیر انسان از موقعیت خود به خود ویااز سر سلسله برخورد های عادتی وسیستمی میان او ومحیط رخ   می دهد وکنش بدین معنا هم اجتماعی است که درهر موقعیت اجتماعی خاص ممکن است تفاسیر گروهی از مردم به دلیل زندگی جمعی و گروهی شان  مشترک باشد

همچنان از جریان فکری کارل مانهایم از تحلیل اسنادی اش که چنین مطرح می کند [4] : فعالیت های گوناگون فردی را درزمینه تجربه گروهی باید مورد تفسیرقرار دادو تفکر هرگز یک فعالیت جدا بافته وبدور از تاثیر های زندگی گروهی نیست ازهمین روی  ـ تفکر  را  باید در چهارچوب زمینه اجتماعی اش در نظر گرفت هیچ فردی  نیست که به  تنهای   باجهان روبرو شود وبرای پیدا کردن

اشتراک وافتراق با مکتب پدیدارشناسی :

دست اندر کاران معاصر جامعه شناسی پدیده شناختی ونیز روش شناسی مردم نگارانه ریشه های فکری شان را در فلسفه ی ادموند هوسرل (1859 -1938) می جویند بسیاری ازاندیشه های هوسرل الهام بخش تعدادی از جنبه های معاصر جامعه شناسی پدیده شناختی بوده اند به ویژه عمده ترین منبع الهام آلفرد شوتز بوده است . شوتز فلسفه هوسرل راگرفت وآن را به یک نوع جامعه شناسی تبدیل نمود وهمین جهت گیری است که  مبنای جامعه شناسی پدیده شناختی وروش شناسی قومی را تشکیل می دهد. پدیده شناختی معاصر را یکراست می توان به کار شوتز ارتباط داد در روش شناسی مردمـنگارانه ،نفوذ هوسرل غیر مستقیمتر است. هارولد گارفینگل بنیان گذار روش شناسی مردمنگارانه از شوتز آموزش گرفت وتطبیق آرای گارفینگل وهوادارانش با افکار شوتزدرواقع مبنای عمده روش شناسی قومی راتشکیل می دهد.

تشابهات

هردو نظریه یک رشته علایق همانندی به جهان اجتماعی دارند هردو نظریه بر تعریف های اجتماعی ـ یعنی نحوه تعریف کنشگران از موقعیتهای اجتماعی وعملکردآنها بر پا یه این تعاریف تاکید می ورزند (ریتزر،1975) . وباز هردونظریه جامعه شناسی های خلاق به شمار میروند،زیرا کنشگران را نه به عنوان پذیرندگان منفعل بلکه به منزله ایجاد کنندگان صحنه فعال اجتماعی درنظر می گیرند (موریس ،1977).وانگهی ، این دونظریه هردو برجامعه شناسی زندگی روزانه ، یعنی اندیشه هاوکنش های بسیارپیش پاافتاده ،تاکیدخُرد بینانه دارند (داگلس 1980). تعریفهای اجتماعی ،خلا قیت وتاکید خُِردبینانه نه تنها عناصر ذاتی ومشترک این دومکتب به شمار می آیند بلکه علایق متقارن آنها رانیز نمودار می سازند.

تفاوت ها

باوجود این همانندی هاوهمانندیهای دیگر بین این دو مکتب تفاوتهای نیز وجود دارد که یکی از تفاوتهای اساسی میان این دو مکتب درزمینه روش شناسی است . بیشتر دست اندرکاران جامعه شناسی پدیده شناختی ،به ریشه های فلسفی شان وفادارمانده اند وبه نگارش نوشته های مفهومی وانجام دادن تجارب فکری می پردازند (فریمن،1980 جامعه شناسان پدیده شناختی تحقیق تجربی به نسبت اندکی را انجام داده اند.،  یعنی به جز چند بررسی ومشاهده ای ، دراین زمینه کار چندان مهمی راارایه  نکرده اند . برخی این قضیه را ذاتی جامعه شناسی پدیده شناختی می انگارند وبرخی دیگر آن را مرحله ای درتحول این نظریه می دانند . برای مثال ،ساتاس می گوید که دست اندر کاران جامعه شناسی پدیده شناختی دراین مرحله از تحول این نظریه بر«مبانی نظری فلسفی» تاکیدمی ورزند (1937 ، ص1).اماروش شناسی مردمنگارانه خصلتی بسیار تجربی داشته وکارهای تجربی اش بسیار بیشتر از مقالات فلسفی یانظری بوده است. نمونه های این تحقیقات عبارتند از،بررسی گفتگوهای تلفنی ،نقشه ها،گزارشهای روزنامه ای ،تشریفات قضایی ،سخنرانیهای سیاسی وحتی راه رفتن آدمها.  روش شناسان مردمنگاردراین بررسیها عموما روشهای رابه کارمی برند که باروشهای تحقیقاتی جامعه شناسان وابسته به جریان اصلی چندان تفاوتی ندارند.اماآنها روشهای متمایزی رانیز ساخته وپرداخته اند . یکی از شناخته شده ترین روشهای متمایز آنها ، آزمایشهای نقض کننده نامیده می شود. این روش را گارفینگل پرورانده است تا ازین طریق اصول بنیادی روش شناسی مردمنگارانه را بیان کند. دستورالعمل اساسی این روش برای یک پژوهشگر ،رخنه کردن به یک محیط اجتماعی ، زیر پاگذاشتن یا(نقض کردن ) قواعد حاکم براین محیط وسپس بررسی بر خورد مردم بااین قانون شکنی است.

از جمله چیزهایی که روش شناسان قومی امید بررسی آن رادارند،این است که مردم چگونه واقعیت اجتماعی رامی سازند یابازسای می کنند. روش متمایز دیگراین نظریه ، تحلیل دقیق نوارهای سمعی وبصری است.روش شناسان مردمنگاربه تحلیل گفتگو بسیارعلاقمندند وازنوارهای ضبط صوت برای این کار بسیار استفاده می کنند. فیلمهای ویدیویی نیز درتحلیل رفتار هایی چون راه رفتن ، ارتباط رودررووکنش متقابل درمحیط های گوناگون، برای روش شناسان قومی بسیار سودمند بوده اند[5] .

روش شناسی: 

 روش شناسی قومی باکاهیدن جامعیت جامعه وتقلیل آن به پویشهای جدا وخُُرد ، روابط اجتماعی وکنش متقابل مردم را بیشتر از نقطه نظری بررسی می کند که به تفسیر وتعبیر افراد مورد مطالعه درمی آید . یعنی توجه پژوهشگر به چگونگی زندگی،کنش ها ومعیار های کنش افراد است.

گارفینگل معتقد است که مردم واقعیت اجتماعی را همانگونه که هست می پذیرند،بدون آنکه هیچ گونه پرسشی پیرامون آن داشته باشند.ولی چنانچه مردم باطن اموروحقانیت معیارهای اجتماعی رابه پرسش بگیرند، بایدتعریفی غیرازآنچه که وجود دارندارائه دهند. به عبارت دیگرمردم برحسب عادت، زندگی خودرابامعیارهای فرهنگی واجتماعی تنظیم می کنندوتنها به تکرارقوالب رفتاری مشغولند، وازتوجه به معنای کنش خویش ویا«من پدیداری »غافلند. بنابراین وظیفه جامعه شناس این است که این مفاهیم وپدیده های ظاهرا طبیعی رابرای مردم مورد مطالعه اش به زیر سؤال ببردوآنهراابه دوباره فکرکردن وادارد. تابتواند بدینوسیله موضوع موردمطالعه اش رابهتربشناسد. گرچه بااین روش برجنبه تفسیرگرانه انسان وخلاقیت وتوانایی او درخلق مفاهیم وهنجارهای اجتماعی تآکیدمی شود ولی غفلتاّ درموردتاثیر رابطه میان ساخت کنشهای روزمره خرد باساخت اجتماعی ـ اقتصادی کل نظام ،سبب شده تا تحقیـقات آنهابه سوی پژوهشهای خُردگرایانه سوق پیداکند.ازاین رو جامعه شناسی را از پرداختن به یکی از مهمترین وظایفش که شناخت مسائل ومشکلات ساختی جامعه است دور کرده وبه قول استرنبرگ،به جای پرداختن به مسائل نژادی یا قومی وبرخوردهای طبقاتی وسوء استفاده حکومتهای وقت ،جامعه شناسی رابه شناخت پدیده های چون «تحلیل مصاحبه ها» بررسی موقعیتهای «شکننده» وشیوه راه رفتن «یاموقعیتهای شک آور» وغیره وروابط مادی روزمره محدود ساخته، وموجب شده است تا جامعه شناسی از درک رابطه جدلی همین موقعیت خُرد در سطح کلان غافل بماند.

گارفینگل مکانیزم رسیدن به حقیقت ذهنیت افراد را از وارد کردن «شوک» به روابط عادتی می داند تابدین وسیله بابه هم خوردن هماهنگی عادتی پرسش شونده، واقعیت رابفهمد. بنابر این، واقعیتی که روش شناسی قومی درصددشناخت آن است. ساخت کنش و معنای زندگی توسط مردم عادی درفرایند زندگی روزمره است. یعنی آنچه که مردم انجام می دهند تاجهان رابدان وسیله معنا کنند. واین امرتنها از این راه میسر است که روال عادی زندگی نهادی مردم باایجاد سؤال وپاسخهای غریب از حالت عادی خارج شود.گارفینگل این حالت را«احتساب بازنگرانه» می نامد. زیرا فرد درحالت بازنگری موقیعت جدید قرار می گیرد تافراترازپرسش وپاسخهای معمول، بازنگری کرده وسپس جامعه شناس توصیف یاشرحی ازماوقع رابه اصطلاح احتساب نماید. مفهوم «احتساب بازنگرانه» همراه باتاکید برخصلت«شاخص بودن»وقایع نسبیت گرایی شدید این مکتب رابه موقعیتهای خاص نشان می دهد. این مفهوم همراه باذهنیت گرایی خردگرایانه غیر جدلی، روش شناسی قومی رابه مکتبی محافظه کار وغیرمتعهد تبدیل کرده است که ازپاسخگویی به مشکلات اجتماعی ناتوان است[6]. 

 

-----------------------------------------------------------------------------

[1]   ریتزر؛ جورج، «نظریه جامعه شناسی دردوران معاصر» ص      

[2]   تنهای، دکترحسین ابوالحسن«درآمدبرمکاتب ونظریه های جامعه شناسی» ص 391  

[3]  استونز، راب « متفکران بزرگ جامعه شناسی» صـــ268

[4]  کوزر ،لوئس ، «زندگی واندیشه بزرگان جامعه شناسی ص           

[5] ریتزر،جورج« نظریه های جامعه شناسی

در دوران معاصر»مترجم،محسن ثلاثی ،ص322،  

[6]  تنهایی،دکترحسین ابولحسن «نظریه های جامعه شناسی2 ص190 

[7] توسلی،غلامعباس ،نظریه های جامعه شناسی ،ص 463

[8]  همان اثر،ص 467

[9]  همان اثر،ص 468

[10] ریتزر،جورج،« نظریه جامعه شناسی در

دوران معاصر»مترجم،محسن ثلاثی ،ص386ـ  

[11]  همان ، ص 386   

[12]  همان، ص  387             

[13] همان،ص    387           

[14] توسلی، غلامعباس،«نظریه های جامعه شناسی»ص443 

[15]  ص 445     همان اثر ،

[16]  تنهای، دکترحسین ابوالحسن«درآمد برمکاتب ونظریه های جامعه شناسی» صـ396

[17]  ریتزر، جورح "نظریه جامعه شناسی دردوران معاصر" مترجم ،محسن ثلاثی، ص 385

[18]  ریتزر،جورج« نظری? جامعه شناسی دردوران معاصر»مترجم،محسن ثلاثی،صـ377

[19]  همان اثر ، صـ379

[20] همان اثر ،378

 

 







      

ادامه مطلب...




برچسب ها : دکتر حافظ نیا  ,


      
<      1   2   3   4   5   >>   >