سیاست دولت و مناسبتهای بین قومی ( مورد: قوم بلوچ و سیستانی)

1)چکیده

اساس پژوهش کنونی بر این سوأل استوار است که چه رابطه ای بین سیاست های دولت و روابط بین اقوام وجود دارد. در این رابطه تأثیر سیاست های دولت بر رفتار متقابل اقوام نسبت به یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نوع اسنادی – میدانی می باشد که با استفاده از روشهای مختلف مثل پرسشنامه ،مصاحبه ،بررسی میدانی ،اخذ نظرات اساتید و کارشناسان به واکاوی مسئله پرداخته است. نمونه آماری این پژوهش به صورت انتخابی و از بین 60 نفر از اساتید ،کارشناسان ملی و منطقه ای و همچنین نخبگان قومی بوده است. نتایج حاصله از طریق نرم افزار (spss) مورد تجزیه تحلیل قرارگرفت. در رابطه با پژوهش حاضر مشخص شد که سیاست های دولت از سوئی باعث ایجاد یک رابطه بدبینانه بین سیستانی ها و بلوچ ها شده است و از سوئی دیگر به واگرائی بین قوم بلوچ و دولت مرکزی کمک نموده است

<**ادامه مطلب...**>. واژگان کلیدی : بلوچ ، سیستانی ، سیاست¬های دولت ،قوم،استان سیستان و بلوچستان

2)مقدمه

دولت به عنوان بازوی اجرایی حکومت ها در ارتباط مستقیم با اقوام می باشند شاید بتوان گفت برآیند ارتباط دولت ها با اقوام و اقلیت ها دولت مرکزی در قبال قومیّت های مختلف باعث ایجاد یک تصویر ذهنی که ملاک رفتار و و بالعکس با میزان واگرایی و همگرایی آنها

نسبت مستقیم دارد. دولت مدرن واقعیتی انکارناپذیر در زندگی جوامع کنونی است(قمری، 1383 : 34) سیاست های واکنش متقابل آنها می باشد شده است. معمولاً هر زمانی که دولت مرکزی از اقتدار برخوردار بوده است توانسته واگرایی ها را به حداقل برساند امّا زمانی که دولت مرکزی دچار بحران شده و یا به اصطلاح در دوران گذار قرار دارد این گروهها و اقوام سر از تابعیت حکومت مرکزی برداشته اند شاید بتوان ناحیه سیستان و بلوچستان را به عنوان ناحیه سیاسی مطرح کرد ناحیه سیاسی به بخشی از سطح زمین گفته می شود که در قلمرو اراده سیاسی و فرمانروایی یک قدرت سیاسی قرار گیرد .( حافظ نیا ، 1383: ص19) در میان اقوام ایرانی قوم بلوچ و سیستانی که در استان سیستان و بلوچستان و در جنوب شرقی ایران ساکن هستند، دارای تفاوت ها و تجانسات بسیاری نسبت به بدنه اصلی ملت ایران می باشند قوم بلوچ از لحاظ مذهب ،و زبان دارای تفاوت واز لحاظ دین، زبان، سابقه تاریخی و نژاد با بدنه ملت ایران دارای تجانس می باشد. همچنین سیستانی ها از لحاظ دین و مذهب ، نژاد و زبان دارای تجانس می¬باشد. که در این میان مذهب نقش مهمی را بازی کرده و می¬کند رابطه بین این دو قوم متأثر از رابطه آنها با دولت مرکزی می باشد. به نظر می رسد قوم بلوچ دارای همگرایی کمتری نسبت به سیستانی ها به دولت مرکزی می باشد. که این روابط خود یک مدل ارتباطی را بوجود می¬آورد. در این تحقیق به بررسی سیاست های دولت مرکزی و تاثیر آن بر مناسبات بین دو قوم بلوچ وسیستانی می¬پردازیم. برای واکاوی مسئله فوق دو سوأل اساسی مطرح می شود : 1- دو قوم بلوچ وسیستانی چه رابطه ای با هم و چه تجانسات و تفاوت هایی با دولت مرکزی دارند؟ 2- سیاست های دولت مرکزی نسبت به بستر متفاوت قومی در استان چه تأثیری بر روابط آنها با یکدیگر و نیز هریک از آنها بادولت مرکزی دارد؟ فرضیات فرضیه اول : به نظر می رسد قوم بلوچ باپیکره ملت از لحاظ ،مذهب وزبان دارای تفاوت واز لحاظ نژاد وتاریخ دارای اشترک می باشد اما سیستانی ها از لحاظ دین ومذهب،و زبان تقریباً با بدنه اصلی ملت متجانس می باشند. فرضیه دوم : به نظر می رسد سیاست های تبعیض آمیز دولت مرکزی نسبت به بستر متفاوت قومی باعث افزایش واگرایی قوم بلوچ و کشش سیستانی ها نسبت به پیکره اصلی ملت شده است . 3)مفاهیم و مباحث نظری 1-3)نظریات مربوط به بسیج قومی همانگونه که عوامل گوناگونی باعث انسجام و همبستگی و وحدت در یک کشور می شود عوامل مختلفی نیز در واگرایی و ایجاد تعارض در یک کشور نقش دارد از قبیل احساسات ملی و قومیت گرایی که پدیده ای کهن و قدیمی است. در رابطه با مشکلات قومی برای حکومت¬های مرکزی نظریات مختلفی ارائه شده است که ما در زیر به بررسی آن می پردازیم . 1-1-3)نظریه رقابت بر سر منابع بر اساس این نظریه ادغام سیاسی گروههای قومی در داخل یک دولت – ملت باعث می شود که در آن کشور رقابت بر سر منابع و بویژه مشاغل دولتی انگیزه عمده کشمکش میان اقوام را بوجود بیاورد و درحقیقت نابرابری در توزیع امکانات اقتصادی و سیاسی که شامل مشاغل دولتی هم می شود در اینجا عامل اصلی بسیج قومی قلمداد شده است . و این هویت قومی زمانی بوجود می آید و تداوم می یابد که امتیاز آشکاری یا اختلافات زبانی ،مذهبی،نژادی و جود داشته باشد که بتوان با تکیه بر این اختلافات درصدد کسب امتیازی برآمد.(احمدی،1376: 66) 2-1-3)نظریه استعمار داخلی این نظریه از سوی مایکل هشتر1 مطرح شده است و اساس آن بر این است که همبستگی و بسیج قومی در داخل یک سرزمین در نتیجه تشدید نابرابریهای ناحیه ای میان یک مرکز فرهنگی متمایز و پیرامون آن تقویت می شود.(احمدی،1376: 66) در واقع هشتر مفاهیم والرشتین و گوندرفرانک را بکار برده است که در سال 1962به پژوهشهایی در مورد کشورهای جهان سوم بر اساس تز استعمار داخلی بجای تز اقتصاد دو گانه پرداختند. (بشیریه ،1374 : 236) در این تئوری نگرانی عمده دولت مرکزی جلوگیری از جریانهای گریز از مرکز و سعی در حل این جریان در داخل کشور و جلوگیری از سیاسی شدن عوامل زبانی ، قومی یا نژادی و مذهبی می¬باشد اما وقتی که یک گروه پیرامونی که دارای فرهنگ و آداب رسوم خاص خودش می باشد و در یک منطقه جغرافیایی خاص نیز وجود داشته باشد ، این گروه از ادعای تجزیه طلبی یا خود مختاری بعنوان یک هدف استراتژیک یا اهرم سیاسی برای چانه زدن به منظور گرفتن امتیاز یا تقویت وضع خود استفاده می کند (احمدی ، 1376: 66) 3-1-3) نظریه انتخاب حسابگرانه افراد بشر بر اساس محاسبه سود و زیان دست به اقدام می زنند و مشارکت افراد در جنبشها ی اجتماعی و دست زدن به اقدام جمعی زمانی صورت می گیرد که سود این مشارکت بر زیانش بچربد (احمدی ، 1376: 66) نظریه انتخاب حسابگرانه به اقدامات هدفمند افراد استوار است و جهت گیری اقتصادی- سیاسی دارد.(عبدی ،1381 :53)در واقع یک نوع بازی با حاصل جمع صفر است که هر امتیازی که هر گروهی بدست می آورد به همان میزان با گروه دیگر امتیاز از دست می دهد. این نظریه در واقع بر عامل انسانی در واگرایی سیاسی و بسیج قومی تاکید دارد. چنانکه بسیاری از روانشناسان علت اصلی تعارض و ستیز را در طبیعت جستجو می کنند. بر این اساس انسان با محیط خود در کشمکش متقابل بسر می برد. وجود یک سلسله ویژگیهای قدرت طلبی و نفع طلبی انسان را بسوی جنگ، علیه دیگران سوق می¬دهد(قوام،1372 : 255) .هوشنگ امیر احمدی می گوید (( از قوه به فعل در آمدن اقدامات جمعی قومی، به سود هایی که تصور می رود یک جامعه قومی از رویارویی با دولت مرکزی بدست می آورد بستگی دارد))(amir ahmadi,1989:367) 4-1-3)نظریه رقابت نخبگان عده ای از دانشمندان بر این اعتقادند که بعضی از نخبگان بر اساس ویژگیهای فردی دارای روحیه جنگ طلبی می باشند و برای ارضای جاه طلبی های خویش به توسعه بحرانهای ، اختلافات و واگرایی ها و بسیج قومی دست می زنند. از جمله این نظریه پردازان می توان به هانس کوهن و آنتونی اسمیت اشاره کرد . به نظراسمیت گسترش کنترل دولت و گرایشهای بیشتر به سوی تمرکز باعث ایجاد شرایط مناسب برای بسیج ایدئولوژیک توسط نخبگان هر قوم می شود ( احمدی،1376: 66)با توجه به این تئوری در حقیقت خلق هویت قومی و بسیج گروههای قومی زبانی و مذهبی در جهت اهداف سیاسی تاحد زیادی نتیجه فعالیت های نخبگان دانسته می¬شود.(حسینی پور سی سخت،1377 :30) 5-1-3)نظریه کثرت گرایی فرهنگی کثرت گرایی فرهنگی بعنوان یکی از شاخص های برجسته امکان تحقق همگرایی، مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است . از دید بعضی از نظریه پردازان نظریه فورنیوال و اسمیت ، بعنوان ابزار زور عریان که قادر به بکارگیری تمام قدرت برای اعمال سلطه است در نظر گرفته می شود(احمدی ، 1376: 66) اما نوسازی در یک جامعه مستلزم پذیرش تکثر و تنوع نیروهای اجتماعی در آن جامعه است زیرا در جریان نوسازی علاوه بر گروه بندیهای نژادی و مذهبی موجود گروهبندیهای جدیدی نظیر گروهبندی شغلی طبقاتی نیز اضافه می شود.(هانتینگتن،1370: 216) جامعه کثرت گرا جامعه ای است متشکل از گروههای قومی گوناگون که در عین حال که در واحدی سیاسی بنام کشور در کنار هم زندگی می¬کنند . اما در هم ترکیب نمی شود و هر کدام هویت خود را حفظ می کنند از دیدگاه نظریه پردازن این مکتب دولت ابزاری است که با آن یک گروه قومی مذهبی بر گروههای دیگر جامعه اعمال قدرت می¬کند.(احمدی، 1376:67) تکثر گرایی قومی نقطه مقابل همانند سازی است در آن حفظ و یا حتی تشدید تفاوت های میان گروههای قومی مفروض دانسته می شود(کاویانی، 1380 :37) همانند سازی در مقابل کثرت گرایی، فرآیند تقلیل خط تمایز بوده زمانی رخ می نماید که اعضاء دو یا چند جامعه گروههای نژادی و یا گروههای اجتماعی کوچکتر با یکدیگر روبرو شوند در فرانسه برای امر همانند سازی افراد بومی تلاش فراوانی شد و به افرادی ک از خود همانندی بیشتری با فرهنگ فرانسوی نشان می¬دادند از موقعیت بالاتری برخوردار می¬شدند. (Gillo,1998:107) 4)روش تحقیق همانطور که در ابتدا ذکر شد این پژوهش از نوع اسنادی – میدانی می باشد که با استفاده از روشهای مختلف مثل پرسشنامه ،مصاحبه ،بررسی میدانی ،اخذ نظرات اساتید و کارشناسان به واکاوی مسئله پرداخته است. 1-4)بررسی مقایسه ای دو شهرستان زابل(زابل ،زهک) و ایرانشهر شهرستان زابل به عنوان مرکز سیستان فقط تقریباً 8 درصد کل مساحت استان و 17 درصد جمعیت و شهرستان ایرانشهر با 30230 کیلومتر مربع 16درصد از کل خاک استان و با 268400 نفر 11 درصد جمعیت را شامل می شود . این شهرستان که بترتیب بیشترین تعداد سیستانی و بیشترین تعداد بلوچ را در خود جای داده اند در چهار شاخص توزیع مدیریت ، شاخص بودجه، شاخص خدمات دولتی ، شاخص سرمایه گذاری مورد بررسی قرار گرفته تا تأثیر سیاست ها ی دولت را در مورد دو قوم بلوچ و سیستانی مورد واکاوی قرار دهد. 2-4)روش استفاده شده در پرسشنامه پرسشنامه پژوهش دارای 16 سوأل در رابطه با فرضیات تحقیق می باشدکه گزینه ها به صورت طیفی بوده همچنین به پرسش در مورد برخی از پرسشهای موضوعات مرتبط با پژوهش می پردازد جامعه آماری در این پرسشنامه بیشتر با تأکید بر نخبگان یعنی کارشناسان ، اساتید دانشگاه ، نخبگان قومی بلوچ و سیستانی. می باشد. تعداد 60 پرسشنامه در بین جامعه آماری تقسیم شد پس از تکمیل آنها به وسیله نرم افزار spss و با روشt-test One-Sample به تجزیه تحلیل داده ها پرداخته شد. این پژوهش بر پایه مدلهای نظری زیر انجام شده است: مدل نظری روابط بین قومی 5 )محیط شناسی موضوع تحقیق 1-5)استان سیستان و یلوچستان استان سیستان و بلوچستان به لحاظ وسعت بزرگترین استان کشور است. این استان از دو ناحیه ((سیستان)) و ((بلوچستان))تشکیل یافته است. که از لحاظ طبیعی با یکدیگر متفاوتند. (زنده دل،1379 :32)ناحیه سیستان با 8117 کیلومتر مربع در قسمت شمالی قرار دارد و حوزه مسطح و مسدودی است که از آبرفت های دلتای قدیمی و فعلی رود هیرمند تشکیل شده است. ناحیه بلوچستان به مساحت 179385 کیلومتر مربع منطقه وسیع کوهستانی است که حد شمالی آن کویر لوت و حد جنوبی آن دریای عمان است. . چندگانگی و تنوع مذهبی ، گویش های مختلف و نمود تعلقات قومی و قبیله ای از دیگر ویژگی های اجتماعی این استان است . با توجه به دقت آمار سال 85 و کفایت بودن آن برای تحقیق براساس آخرین تقسیمات کشوری استان سیستان و بلوچستان در سال 1385 دارای 10 شهرستان ، 37 بخش ، 32 مرکز شهری، 98 دهستان و 8167 آبادی دارای سکنه بوده است . شهرستان های آن عبارت اند از : ایرانشهر ، چابهار ، خاش ، زابل ، زاهدان ، سراوان و نیک شهر ، زهک،کنارک ،سرباز.(سالنامه آماری،1385: 3)البته در بعد از سال 85 تغییراتی در تقسیمات استانی انجام شده و شهرها و شهرستانهایی اضافه شده است . (( www.wikipedia.com نقشه شماره 5-1 بلوچستان و سیستان 6) رویداد نگاری 1-6)مناقشات بلوچستان محمدرضا پهلوی در آخرین ماه های سلطنت، پایان حکومت خود را مساوی با بدل گشتن ایران به ایرانستان دانست. این تهدید، به کیفیت ویژه مجموعه اقوام ساکن ایران باز می گردد و شاه نیز با آگاهی از وجود مراکز بحران خیز و مسأله آفرینی که می¬توانستند تمامیت ارضی کشور را به خطر اندازند،(مقصودی ، 1380 : 351) چنین سخنانی را اظهار نمود. در این دوره، منطقه بلوچستان دستخوش ناآرامی ها و آشوب هایی گردید. بلوچ هایی که خود را - به رغم مستندات و شواهد علمی(شه بخش،1373 :9-11) از نژاد آریایی نمی¬دانند،( یغمایی ، 1355 : 34-36 ) به واسطه همین برداشت و نیز تفاوت های مذهبی ، کمتر ترغیب به همکاری با دولت های مختلف ایرانی شده اند. عقب افتادگی بیش از حدّ این منطقه، به علت دوری از مرکز و وسعت منطقه و ضعف ارتباط با دیگر استان ها و هم چنین وجود تمایلات قبیله گرایی و طرز فکر و بینش قوم مدارانه، موجب شده است که میان مردم بلوچ و سایر اقوام ایرانی تبادل فرهنگی زیادی به وجود نیاید. 2-6)بررسی گروه های موجود در منطقه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، سه گروه مختلف تلاش های خود را جهت جذب مردم در مقابل دولت آغاز کردند. نخست سرداران و خوانین، دوم رهبران مذهبی یا مولوی ها و بالاخره گروه های کمونیستی موسوم به چپ. این هر سه به نوعی با یکدیگر زمینه های مشترکی داشتند، سرداران و خوانین در جامعه بلوچی به علت دفاع در برابر هجوم مکرر سپاهیان شاهان در طول تاریخ، از قداست معنوی خاصی برخوردار بوده اند(غراب ، 1364 :7 ) در قرون اخیر بر اثر سیاست تمرکز قدرت و انهدام زمینه های رشد اقتصادی ایلات و عشایر و تهاجمات مکرر قدرت های مرکزی و خارجی، خوانین به سوی حکومت های مرکزی متمایل شده بودند و دولت ها نیز سعی می کردند تا این چرخش را از طریق واگذاری مشاغل مهم کشوری و لشکری به آنان، حفظ نمایند. دومین گروهی که در برانگیختن و هدایت و رهبری مردم بلوچ نقش بسزایی ایفاء می کردند، رهبران مذهبی یا مولوی ها بودند،از دیگرگروه های فعال در منطقه، می توان به گروه های چپ اشاره نمود. 3-6)حضور و دخالت نیروهای خارجی کشورهای مختلفی در منطقه سیستان و بلوچستان و با توجه به شرایط خاص دخالت داشته اند که از جمله آنها عراق که با حمایت بی دریغ خویش از ضد انقلابیون ایرانی مقیم پاکستان درصدد برآمد تا با گشایش جبهه¬ی جنگی در شرق کشور، حضور نیروهای نظامی ایران را در غرب تقلیل دهد و در تثبیت قدرت سیاسی نظامی نیز خلل وارد سازد. (مقصودی ، 1380 : 351) همچنین کشور های غربی با توجه به نوع منافع خود در این منطقه دخالت کرده اند. در حال حاضر و در برخورد با انقلاب اسلامی با توجه به اینکه ایران جامعه¬ای با مذاهب مختلف است و چون یکی از مهم ترین عوامل پیروزی انقلاب نیز مذهب بوده است، این ایده مطرح شد که با ایجاد درگیری های مذهبی می¬توان، انقلاب را از درون خُرد و متلاشی نمود . در این میان روس ها هم از گذشته تلاشهای فراوانی داشته اند تا به آرزوی ریشه دار و تاریخی خود که دستیابی به بنادر دریای عمان بود، از طریق خاک بلوچستان تحقق بخشند.(خاتمی ، 1358 : 4 ) برخی از پژوهشگران مسائل بلوچستان، در بررسی های خود، به وجود بحران دائمی، ملایم و بطئی که امکان بروز حوادث غیر مترقبه و انفجارآمیز را در سطح منطقه محتمل الوقوع می سازد، اشاره داشته اند.(کریمی پور، 1371 : 97 و194) حضور افاغنه، قاچاقچیان بین المللی، قدرت های سلطه طلب، دستجات مسلح، امکان دسترسی سهل و آسان به اسلحه، هم مرزی با پاکستان و افغانستان و امکان فرار از مرز، وجود فقر و فاقه شدید، محرومیت های سیاسی - اجتماعی - اقتصادی و فرهنگی ، عقب ماندگی های تاریخی و فقر منابع آب و فقرمنابع طبیعی و قاچاق سوخت و وهابیت... مجموعه به هم پیوسته ای است که از منظر این محققین، بستر بحران امنیتی - اجتماعی را در سطح منطقه بلوچستان پدید می آورد.(همان:97و194 ) 7)یافته های تحقیق 1-7)توزیع آماری مدیریت در استان در یک بررسی آماری از بین 4615نفر از مسئولین در شش سطح مدیریتی (رئیس ، مشاور ، مدیر کل ، سرپرست ، مدیر ، معاون) با توجه به محل تولد این مسئولین مشخص شد حدود 80% درصد از کل مسئولین متولد استان سیستان و بلوچستان بوده اند و 20% درصد باقیمانده از تعداد مسئولین متولد خارج ازاستان می¬باشند. همچنین از 3815 مسئول متولد استان ، سیستانیها با 17 درصد جمعیت ،نیمی از کل مسئولیتها را دارا می باشند و 83 % بقیه استان حدودنیم دیگر مسئولیتها را بر عهده دارند. نکته جالب اینکه ایرانشهر با 11% جمعیت استان حدود 16.5% از کل مسئولیتها را به خود اختصاص داده است.(معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی رئیس جمهور،دفترآمار،1388) همچنین در یک بررسی در خصوص محل تولد 31 مدیر کل استان سیستان و بلوچستان مشخص شد حدود 67% مدیران کل یعنی 21 نفر بومی بوده و بقیه با محل تولد خارج از استان سیستان و بلوچستان بوده اند همچنین مشخص شد که اکثر مدیران کل تقریبا از استان های همجوار بخصوص خراسان جنوبی و رضوی بوده¬اند. از میان این 21 مدیر کل، که محل تولدشان استان سیستان و بلوچستان بوده است باز هم حدود 50% در صد از مدیر کل ها متولد زابل هستند. (معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی رئیس جمهور،دفتر آمار،1388) درتحلیل گزارشی در رابطه با استان سیستان بلوچستان که بر اساس اطلاعات دریافتی از 41 دستگاه اجرایی استان تعداد 4639 نفر نیروی انسانی در طول برنامه سوم توسعه (83-1379 )جذب دستگاههای اجرایی استان گردیده اند. بررسی کارکنان از جهت بومی یا غیر بومی بودن نیز نشان می دهد که از صددرصد نیروههای مزبور, 51.2 درصد بومی و48.8 درصد غیر بومی می باشند، لازم به ذکر است که بدون در نظر گرفتن نیروههای جذب شده سازمان آموزش وپرورش استان این میزان در مورد نیروههای بومی 66.2 درصد ودر مورد نیروههای غیر بومی 34.8 درصد است.( نیروی انسانی جذب شده در طول برنامه سوم توسعه (83-1379 )،سازمان مدیریت و برنامه ریزی ریاست جمهوری) از مجموع 16 استاندار یا سرپرست استانداری فقط دو استاندار بومی استان بوده و بقیه غیر بومی می¬باشندکه باتوجه به یافته های میدانی و پرسشنامه وجود مسئولین غیر بومی برای استان در سطوح مدیریتی بالا بخصوص در نهادهای امنیتی و انتظامی بیشتر از مسئولین بومی بوده است.( پورتال استانداری سیستان و بلوچستان) 2-7) بررسی تطبیقی آمار، امکانات و خدمات زابل و ایرانشهر جدول شماره 2-7 بررسی تطبیقی آمار، امکانات و خدمات زابل و ایرانشهر واحد بانکی تلفن برق جایگاه بنزین *آب کارگاه صنعتی کارکنان دانشگاه کارکنان شهرداری درصد جمعیت از استان درصد وسعت ازاستان مکان 16.5% 20.5% 20% 9 16% 18% 2006 444 17% 8% زابل 10.5% 16% 15% 9 13.5% 8/10% 32 368 11% 16% ایرانشهر مساوی مساوی مساوی مساوی مساوی مساوی متفاوت مساوی مقایسه تقریبی منبع:آمارنامه استان85،اداره تعاون استان(*،شرکت سهامی آب،79 :10 ) جدول شماره 3-7 بررسی تطبیقی آمار، امکانات و خدمات کشف جرائم جانبازان، شهدا ءو آزادگان زابل و ایرانشهر *خدمات درمانی *تأمین اجتماعی آزادگان شهداء جانبازان خدمات بهزیستی کشف مواد مخدر سرقت شعبه قضایی درصد جمعیت از استان درصد وسعت ازاستان مکان 17.5% 16% 26% 31.5% 24.8 25 17.5% 11.5% 19 17% 8% زابل 11.5% 11% 7/6 11% 7.7% 17 3% 16% 13 11% 16% ایرانشهر مساوی مساوی متفاوت متفاوت متفاوت مساوی متفاوت متفاوت مساوی مقایسه منبع:آمارنامه استان85،(سلطانی،1385: 26 ،28،49،175) جدول شماره 4- 7 بررسی تطبیقی آمار، امکانات و خدمات زابل و ایرانشهر ردیف درصد وسعت ازاستان درصد جمعیت از استان جمعیت تعداد موسسات درمانی تعدادتخت بیمارستانی مراکز بهداشتی درمانی خانه بهداشت روستایی تعداد آزمایشگاه تعداد داروخانه کارکنان علوم پزشکی 0 استان 100% 100% 16 2118 253 837 97 134 9274 1 زابل 8% 17% 2 445 49 214 12 18 1310 3 ایرانشهر 16% 11% 2 287 24 96 11 12 1056 منبع : آمار نامه استان 85 .و دانشگاه علوم پزشکی زاهدان و زابل،(سلطانی،1385: 259) در خصوص مقایسه آماری دو شهرستان زابل و ایرانشهر از لحاظ تخصیص امکانات و خدمات که دولت می¬توانسته در آن نقش داشته باشد به طور کلی مشاهده شد که تفاوت فاحشی در توزیع امکانات و خدمات بین این دو شهرستان وجود ندارد فقط در تعداد شهداء و ایثارگران زابل بیشتر از ایرانشهر بوده و میزان سرقت در ایرانشهر به نسبت بیشتر از زابل می¬باشد همچنین مراکز آموزش عالی زابل بیشتر از ایرانشهر می باشد . 3-7) بررسی تطبیقی سرمایه گذاری بین دو شهرستان بیشترین تعداد پروژه ها مربوط به شهرستان زاهدان دارای 438 پروژه (5/13 ) درصد می باشد .شهرستانهای سراوان 348 پروژه (7/10 درصد )، ایرانشهر 347 پروژه ( 7/10 )، زابل 340پروژه (6/10) در صد ، نیک شهر 333 (3/10 درصد ) ، چابهار 313 پروژه 7/9 درصد ) در مراتب بعدی قرار دارند . جدول شماره4-7 وضعیت پروژه های تملک دارایی های سرمایه ای سال 1386 به تفکیک شهرستان و بر حسب ویژگی عملیات اجرایی عنوان جمع احداث توسعه تعمیر خدماتی تجهیز مطالعه طراحی تعهدات ایرانشهر 347 145 15 75 52 38 3 19 0 زابل 340 148 10 66 55 48 2 10 1 جمع 3226 1395 141 598 536 372 23 157 4 وضعیت پروژه های تملک دارایی های سرمایه ای سال 1386 به تفکیک شهرستان و بر حسب ویژگی عملیات اجرایی استان –معاونت برنامه ریزی استانداری سیستان و بلوچستان با توجه به جدول وضعیت پروژه های تملک دارایی های سرمایه ای سال 1386مشخص شدکه میزان پروژه های اجرایی با عناوین مختلف درشهرستان ایرانشهر به نسبت جمعیت بیشتر از زابل بوده است 4-7) یافته های پرسشنامه ای جدول شماره 5-7نوع شغل پاسخ دهندگان پرسشنامه تعداد درصد ارزش درصد Valid آزاد 12 20.0 20.0 کارمند 23 38.3 38.3 دانشجو 11 18.3 18.3 استاد 12 20.0 20.0 نظامی 2 3.3 3.3 جمع 60 100.0 100.0 جدول شماره 6-7 نوع قومیت پاسخ دهندگان پرسشنامه تعداد درصد Valid Percent Valid سیستانی 20 33.3 33.3 بلوچ 14 23.3 23.3 هیچکدام 26 43.3 43.3 جمع 60 100.0 100.0 ابتدا با بررسی ویژگیهای پاسخ دهندگان مثل سن ، جنس ، تحصیلات و..... و سپس با تحلیل هرکدام از سؤالات نتایج زیر حاصل شداز نظر شغل 38.3% کارمندان دولت که اکثرآً کارشناس در این زمینه بوده اند ، 20% اساتید دانشگاهها استان و خارج از آن که نسبت به مسائل مطروحه اطلاع داشته اند،18.3% از دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان که اغلب از نخبگان قوم بلوچ و سیستانی بوده اند، 20 درصد دیگر از پاسخ دهندگان را افراد متخصص در امور استان و با شغل آزاد تشکیل می دهند همچنین 3.3 درصد باقیمانده ،کارشناسان نظامی استان می¬باشند. 8) تجزیه و تحلیل یافته ها فرضیه اول : به نظر می رسد قوم بلوچ باپیکره ملت از لحاظ ،مذهب وزبان دارای تفاوت واز لحاظ نژاد وتاریخ دارای اشترک می¬باشد اما سیستانی ها از لحاظ دین ومذهب،و زبان تقریباً با بدنه اصلی ملت متجانس می باشند. با توجه به محیط شناسی موضوع مشخص شد که دو ناحیه سیستان وبلوچستان مناطق مشخص جغرافیایی هستند که این دو قوم را در جای داده است و سیستانی ها از لحاظ وسعت جغرافیایی در استان محدود می باشند(آمارنامه استان،1385: 256) همچنین با توجه به رویدادنگاری پژوهش سابقه تاریخی تحولات واگرایی قوم بلوچ مورد بررسی قرار گرفت که نشان داد این واگرایی ها منشأ خارجی داشته است.(مقصودی:1380 ،351) و مردم بلوچ خود را از نژاد ایرانی می دانند و در ریشه تاریخی ، نژادی و زبان؛ آریایی می باشند (شه بخش، 1373 :11) که با توجه به این موارد مشخص می شود که قوم بلوچ فقط از لحاظ مذهبی با بدنه ملت متفاوت بوده و از لحاظ زبان ، نژادو تاریخ دارای تجانس بوده که این امر فرضیه اول را جز در مورد داشتن تفاوت زبانی مورد تأیید قرار می دهد. آزمون T تک نمونه ای (T-Test ) 5% این آزمون مشروط بر عدم مشخص بودن انحراف معیار وشرط لازم انجام آزمون نیز محاسبه انحراف معیار است پس باید ترتیبی اتخاذ شود تا برآوردی از انحراف معیار جامعه برای نمونه ها بدست آید. دراین آزمون اگر مقدار p.value بزرگتر از?=0/05 باشد فرضیه H0 (مبتنی بر عدم وجود اثر) رد می شود ولی اگر مقدار p.valuکوچکتر از ?=0/05 باشد فرضیه 1H (مبتنی بر وجود اثر) را می توان اثبات نمود. نتایج تست و تحلیل آماری متغیرهای فرضیه که در جدول زیر منعکس است نیز حاکی از تایید فرضیه اول پژوهش می باشد. جدول شماره 1-8 رد یا اثبات سؤالات فرضیه اول با استفاده از آزمون T سوألات فرضیه1 Test Value = 3 Sig. (2-tailed)سطح معناداری رد یا اثبات تفاوت بلوچ ها از لحاظ مذهب .000 اثبات تجانس سیستانی ها با بدنه ملت از نظر تاریخ ، زبان ،دین ،مذهب .000 اثبات تفاوت بلوچها از نظر دین، زبان 608 رد تجانس بلوچها از لحاظ تاریخ و نژاد .000 اثبات کشش دولت به سیستانی ها با توجه به تجانس بیشتر .000 اثبات فرضیه دوم : به نظر می رسد سیاست های تبعیض آمیز دولت مرکزی نسبت به بستر متفاوت قومی باعث افزایش واگرایی قوم بلوچ و کشش سیستانی ها نسبت به پیکره اصلی ملت شده است . با توجه به داده های آماری توزیع مدیران در استان مشخص شد که دولت تقریباً در مورد مدیریتهای استان بین دو قوم سیستانی و بلوچ تبعیض قائل شده است (معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی رئیس جمهور،دفتر آمار،1388) ولی در سه عامل دیگر مورد بررسی یعنی سرمایه گذاری ، بودجه و خدمات و امکانات ارائه شده تفاوت چندانی وجود ندارد، که همان عامل اول باعث تأیید فرضیه می شود. همچنین نتایج آزمون و تست و تحلیل آماری متغیرهای فرضیه دوم حاکی از تایید فرضیه یاد شده می باشد کد در جدول زیر منعکس است. جدول شماره 2-8 رد یا اثبات سؤالات فرضیه اول با استفاده از آزمون سوألات فرضیه 2 Test Value = 3 Sig سطح معناداری انحراف میانگین رد یا اثبات تاثیر برتری شاخص های توسعه برگرایش سیستانی ها به دولت مرکزی .000 .72 اثبات اختلاف بین سیستانی هاو بلوچ ها توسط سیاست های دولت مرکزی .000 .82 اثبات نابرابری شاخص های توسعه دربلوچستان نسبت به سیستان باعث کاهش وفاداری به دولت .000 .77 اثبات عدم تفاوت در تخصیص امکانات وسرمایه گذاری .015 -.48 اثبات دلیل عقب ماندگی استان سیاست های دولت مرکزی .240 .25 رد صمیمیت رابطه بیشتر دولت با سیستانی ها .000 1.05 اثبات 9)نتیجه گیری قوم بلوچ و سیستانی که از قدیمی ترین اقوام ایرانی بوده، در جنوب شرقی ایران ،در استان سیستان و بلوچستان ساکن می باشند این دو قوم در طول سالیان دراز تاریخ ایران در کنار یکدیگر زندگی کرده اندو شواهد نشان دهنده این امر است که این دو قوم معمولاً با هم یک رابطه مسالمت آمیز داشته اند. اما در سالهای اخیر رابطه دوستانه بین این دو قوم، به یک رابطه خصمانه تبدیل شده است. سیستانی ها با بدنه ملت نسبت به بلوچها دارای تجانسات بیشتری هستند. مهمترین این خصلت ها و ویژگیها متغیر مذهب می باشد. همچنین از لحاظ زبان ، نژاد ، تاریخ با بدنه ملت دارای تجانس می¬باشند که سطح بیشتر تجانسات با دولت مرکزی باعث ایجاد یک نوع اعتماد دوسویه میان آنها شده است .پس از انقلاب اسلامی و حاکمیت دیدگاه مذهبی در کشور ایران با تأکید بر تشیع ،سیستانی¬ها با توجه به اینکه نسبت به بلوچها از نظر مذهبی با مجموعه حاکمیت یکسان بودند به عنوان بازوی اجرایی دولت مرکزی در کل استان مورد توجه واقع شدند و دولت از یک دیدگاه حمایتی نسبت به سیستانی¬ها برخوردار شد. در قبل از انقلاب دولت مرکزی با استفاده از نفوذ و قدرت سردارها همچنین واگذاری قدرت و اختیارات به آنها به اجرای سیاست های خود در این منطقه می¬پرداخت که با این روش کمترین سطح تنش در منطقه بلوچستان رخ داد. اما امروزه با به هم خوردن آن نظام طایفه¬ای و حضور سیستانی ها در مجموعه دستگاههای اجرایی استان این امر خود باعث بوجود آمدن تنش در منطقه سیستان و بلوچستان شده است. سیاست دولت مرکزی در زمینه مدیریت در استان، بر کاهش سطح همگرایی بلوچها نسبت به دولت مرکزی تأثیر بسزایی داشته است. همچنین رابطه بین بلوچها و سیستانیها را نیز به یک رابطه بحرانی و خصمانه تبدیل کرده است. با بررسی آماری که در این تحقیق انجام شد استان سیستان و بلوچستان در بین استان های ایران از لحاظ شاخصهای توسعه در پایین ترین سطح قرار دارد (مختاری هشی ،1385 :111)که می تواند از مهمترین عوامل تشدید واگرایی اقوام نسبت به دولت مرکزی دراستان باشد. بررسی و مقایسه آماری در دوشهرستان زابل و ایرانشهر ؛ زابل به عنوان نماینده یک شهر سیستانی نشین و ایرانشهر به عنوان یک شهر تقریباً بلوچ نشین، نشان داد که بین این دوشهرستان از لحاظ تخصیص امکانات مانند آب، برق ،گاز ،تلفن ، خدمات اداری ،آموزشی،درمانی ،شهری ،قضایی ،اجتماعی با توجه به درصد جمعیت آنها تفاوت زیادی وجود ندارد. همچنین در دو شاخص تخصیص بودجه و سرمایه گذاری در این دو شهرستان نیز اختلاف زیادی به چشم نمی¬خورد. اما دربحث مدیریتی استان تفاوتها فاحش است و اکثر مدیریتها بخصوص در سطح میانی استان در اختیار سیستانی ها می باشد. همچنین در خصوص آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی در زابل نسبت به ایرانشهر تفاوت زیادی وجود دارد. 10)پیشنهادات 1– تغییر نگاه دولت مرکزی در امر مدیریت های استان و انجام تعدیل در بکارگیری مدیران از دو قوم بلوچ و سیستانی. 2- تلاش دولت مرکزی برای تغییر مسیر توجه مذهبی بلوچها از خارج کشور به داخل. 3- تقویت نظام طایفه ای گذشته در بلوچستان. 4 – توسعه متعادل آموزش عالی در مناطق مختلف استان. 5 - انتصاب استانداران و مدیران ادارات و نهادهای حساس استان از بین افراد معتدل، عالم و با تجربه و از خارج از استان سیستان و بلوچستان و استانهای همجوار آن. 6- تقویت حس شهروندی ایرانی در منطقه بلوچستان از طریق توسعه سطح مشارکت و معاشرت ملی و ایجاد فضای اعتماد ملی. 11) قدردانی نگارندگان بر خود لازم می¬داننداز دانشگاه تربیت مدرس بخاطر حمایت مالی از انجام این پژوهش تقدیر وتشکر بعمل می¬آورند. مأخذ و منابع 1 ) احمدی، حمید (1376) قومیت و قوم گرایی در ایران افسانه یا واقعیت ؛تهران : اطلاعات سیاسی و اقتصادی 116و115 ، دوره یازدهم. 2) بشیریه، حسین (1374). دولت عقل. چاپ اول. تهران: موسسه نشر علوم نوین. 3) .( پورتال استانداری سیستان و بلوچستان www.sbportal.ir ) 4) شرکت سهامی آب منطقه ای سیستان و بلوچستان( 1379)گزارش وضعیت منابع آب استان ؛ سیستان و بلوچستان ، ص 10 . 5)سلطانی ، سیما ( 1383 ) بانک اطلاعاتی استان سیستان وبلوچستان ؛ زاهدان : چاپ سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان سیستان و بلوچستان . 6) سالنامه آماری استان سیستان و بلوچستان (1385) معاونت برنامه ریزی استانداری استان سیستان و بلوچستان ،مرکز آمار ایران. 7) حافظ نیا ، محمد رضا و کاویانی، مراد (1383) افقهای جدید در جغرافیای سیاسی ؛تهران : انتشارات سمت. 8)حسینی پور سی سخت (1377 ) جدایی طلبی در ایران از 1320 تا1332 ؛تهران : دانشگاه تربیت مدرس،پایان نامه کارشناسی ارشد علوم سیاسی. 9) خاتمی ، سید جعفر (1358 ) توافق های سالت و نفت بلوچستان ؛ تهران : روزنامه اطلاعات شماره15912 . 10) زنده دل ، حسن (1379) مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی؛ تهران : نشر ایرانگردی. 11)عبدی،عطاءالله (1381 ) بررسی نسبت احساس بین محلی گرایی و ملی گرایی مورد:دانشگاه تربیت مدرس ؛ پایانامه کارشناسی ارشد ؛ تهران . 12 )غراب ،کمال الدین (1364) بلوچستان یادگار مطرود قرون ؛ تهران : انتشارات کیهان . 13) قوام ، عبدالعلی(1372) اصول سیاست خارجی وسیاست بین الملل ؛ تهران : انتشارا ت سمت ، چاپ دوم. 14)قمری،داریوش(1383) بررسی ساختار قدرت دولت مدرن بریکپارچگی ملی در ایران؛تهران : پایان نامه دکتری علوم سیاسی ،دانشگاه تربیت مدرس. 15)کاویانی ، مراد (1380) بررسی نقش هویت قومی در اتحاد ملی( مورد : قوم بلوچ) ؛ تهران : پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس. 16) )،سازمان مدیریت و برنامه ریزی ریاست جمهوری(83-1379) گزارش نیروی انسانی جذب شده در طول برنامه سوم توسعه ، اسناد کتابخانه شماره 2. 17) کریمی پور ، ید الله ( 1371 ) تحلیل ژئوپلیتیکی ، نواحی بحرانی سیستان و بلوچستان ، تهران : پایانامه دکتری دانشگاه تربیت مدرس رشته جغرافیای سیاسی . 18)مختاری هشی،حسین (1385) تحلیل نقش تصمیم گیریهای حکومتی در توسعه یافتگی سرزمین (با تأکید بر برنامه های اقتصادی ،فرهنگی ، اجتماعی جمهوری اسلامی ایران 1368-1383 )؛تهران : پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس. 19)مرکزتحقیقات استراتژیک (1386) مسائل قومی در سیستان و بلوچستان ابعاد عوامل ،راهکارها؛ تهران : مجمع تشخیص مصلحت؛ سال دوم ،شماره 44 . 20) معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی رئیس جمهور،دفترآمار،1388 21)مقصودی ،مجتبی ( 1380)تحولات قومی در ایران، علل و زمینه ها؛ تهران : موسسه مطالعات ملی . 23) هانتینگتن ، ساموئل(1380) ((تمدن ها و باز سازس نظام جهانی))؛ ترجمه سید احمد سرتیپ ؛ نشریه مردم سالاری. 24) یغمایی ، اقبال ( 1355 ) بلوچستان و سیستان ؛ تهران : ادراه کل نگارش و وزارت فرهنگ و هنر . 25) ؟ ( 1359 ) از سیستان و بلوچستان غفلت نورزیم ؛ انتشارات بی نا . . 26)Amir ahmadi, Hooshang (1989 ) ” A theory of Ethnic collective movement and it is application to Iran”Ethnic and Racial studies 27)Gillo,R,R(1998)”pluralism and the poitic of difference”. 28) www.wikipedia.com 29) http://www.sbportal.ir/sistan-cityinformation-zahedan-fa.html






برچسب ها : جغرافیای سیاسی  ,