از دهه ی 1980، " جغرافیای فرهنگی نوین" ظهور یافت، که از طیف وسیعی از سنت های نظری، از جمله مدل های سیاسی اقتصادی مارکسیست، نظریه فمینیسم، نظریه ی پسا استعماری، پسا ساختارگرایی، و روانکاوی بهره می برد. جغرافیای فرهنگی به ویژه با استفاده از نظریه های میشل فوکو و در فضای آکادمیک غربی، و تاثیرات وسیع تر نظریه ی پسااستعماری، تلاش کرد به منظور آشکار کردن روابط گوناگون قدرت، دست به ساختارشکنی فرهنگی بزند. حوزه ی ویژه در این شاخه ، حوزه ی سیاست هویت (identity politics) و ساخت هویت است.
نمونه های حوزه های دیگر در این مطالعه عبارتند از:
جغرافیای فمینیسم، جغرافیای کودک، برخی بخش های جغرافیای توریسم، جغرافیای رفتاری، جنسیت و فضا
منابع:
Martin, Geoffrey J., and Thompson, John H. "Geography." Microsoft® Encarta® 2009 [DVD]. Redmond, WA: Microsoft Corporation, 2008